خیره به دور دست
شاید شرق،شاید غرب
مغلوب یک اتفاق
مصلوب یک عشق
خرده هایش را باد میبرد
و او فقط خاطراتش را نگه داشته..
مجسمه ای ساخته ای به نام "من"
فــ ــان پاتــ ُــوق
|
♥ ♥ بیا آخرین شاهکارت را ببین ♥ ♥
[ شنبه 25 آذر 1391برچسب:دل نوشته, ] [ 19:31 ] [ zahra ]
[ یک روز می بوسمت...
یک روز می بوسمت... [ دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:دل نوشته, ] [ 21:16 ] [ zahra ]
[ زیـر دوش حمّــام میبَـرم..............
[ دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:دل نوشته, ] [ 21:15 ] [ zahra ]
[ داستان کوتاه
داستان طنز فرهاد و هوشنگ ریشه در خاک
چه نیازیست که انسان ماشین زمان بسازد ؟ وقتی می شود آهنگی را گوش کنی و به همان لحظه ها دقیقا به همان لحظه ها پرتاب شوی ادامه مطلب آری داستان ، داستان فقر است
پرونده اش را زیر بغلش گذاشتند و بیرونش کردند ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فریاد کشید : امتحان ریاضی ثلث اول :
|
|