فــ ــان پاتــ ُــوق
|
نگران من نباش....
نگران من نباش...زنده ام نفس میکشم... و دلتنگی هایم را دیگر بغض نمی کنم ... میگذارم چشم هایم ببارند.. ادامه مطلب [ یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:دل نوشته, ] [ 15:44 ] [ zahra ]
[ شاید صدایم زده باشد ونشنیده باشم .....
من هستم... زنده ام. نفس می کشم... هنوز گاهی اوقات دیوانه می شوم و بی هوا به سرم می زند تمام مسیر محل کارم را تا خانه پیاده بیایم.. هوس می کنم تنها قدم بزنم... تنها گریه کنم... تنها گوشه ای ساعت ها بنشینم و زندگی ام را مرور کنم. اما هنوز هستم.. هنوز عاشق بارانم... هنوز بوی اقاقیا... بوی نعنا.. بوی چای تازه دم مادرم را دوست دارم ادامه مطلب [ یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:دل نوشته, ] [ 15:42 ] [ zahra ]
[
|
|